روشنفکری دینی و مقوله تاریخنگاری اندیشه / حسن انصاری
تاریخ انتشار: ۱۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۳۲۰۳۵
به گزارش«مبلغ»- حسن انصاری عضو مرکز دایره المعارف بزرگ اسلامی و پژوهشگر تاریخ اسلام در کانال شخصی خود نوشت:
من معتقدم یکی از مهمترین راه های اصلاح اندیشه و فهم ما از دین و مذهب شناخت دین و منابع دینی در بستر تاریخی آن است. این شناخت درک ما را از تحول تاریخی فهم های دینی ارتقا می دهد. اگر خواهان اجتهاد در اصول و فروعیم و اگر می خواهیم درک درستی از دیالکتیک "نص" و "تاریخ" و سهم مقتضیات زمان و مکان در فهم فقیهان و متکلمان از دین و منابع دینی داشته باشیم چاره ای نداریم الا اینکه به تاریخ مراجعه کنیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
روشنفکری دینی از اصلاح دینی زیاد سخن می گوید. اما به نظر من این سنت فکری از فقر تاریخی نگری رنج می برد؛ بینشی که لازمه هر گونه تفکر نقادانه و اصلاحی در عرصه دین و فهم دینی است. روشنفکران دینی در کشورهای عربی به دلائل مختلف از این جهت وضع بهتری دارند. شاید دلیلش این است که معمولا نمایندگان روشنفکری دینی در آن کشورها تحصیلات اصلی شان در حوزه تاریخ و یا مطالعات اسلامی بوده (نمونه هایی مانند محمد ارکون را داریم که خود استاد مطالعات اسلامی در سوربون بود). روشنفکری دینی ما از فقه و سیره و دانش کلام و تفسیر سخن می راند و از برداشت های سنتی از این علوم انتقاد می کند اما ارزیابی هایش عموما در بستر فهمی تاریخی از این دانش ها نیست. سببش روشن است: تخصص در تاریخ دست کم تاکنون مورد اهتمام و دغدغه روشنفکری دینی نبوده. نمی توان از تاریخ فقه و یا علوم دینی حرف زد اما تخصص لازم و شناخت عمیق از منابع تاریخی و متون و تحول فکر دینی بر پایه شناختی متن محور از مکاتب و آدم ها در تاریخ فکر و فقه نداشت. اگر از سیره پیامبر اکرم (ص) حرف می زنیم و درباره امامت و خلافت و نسبت دین و سیاست و تشیع و غلو و اعتدال دینی و حدیث و نسبت فقه و تصوف و از ولایت و ... سخن می گوییم باید تاریخ این مفاهیم و این سنت ها را به درستی بشناسیم. با استحسانات ذوقی نمی شود داوری کرد. باید وارد میدان شد و متون و نسخه ها را خواند. خوب هم خواند. باید مجتهدانه و در عین حال فروتنانه وارد این میدان شد. روشنفکری دینی اگر داعیه اصلاح دینی دارد نمی تواند این اندیشه را در فضایی انتزاعی دنبال کند. باید از آسمان انتزاعیات فرود آمد و بر زمین "مطالعات تاریخی" ایستاد.
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1784558منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: روشنفکری دینی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۳۲۰۳۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ذهن آمریکااندیش
قضایای برخورد پلیس آمریکا با اعتراضات دانشجویان دانشگاههای آمریکایی به جنایات اسرائیل در غزه، بهانهای شده است تا برخوردهای صورتگرفته با دانشجویان، اساتید و دانشگاه ایرانی در سالیان گذشته و امروز، توجیه شود. چند نکته را درخصوص این مسأله باید روشن کرد.
یک. ارزشهای انسانی و از جمله مهمترینهای آنها نظیر آزادی و عدالت، جهانشمول هستند و ربطی به آمریکا ندارند. اگر در اسناد شکلگیری ایالات متحده آمریکا به ارزشی نظیر آزادی اشاره شده، دلیل آمریکایی بودن این ارزشها نیست. قدمت این ارزشها به اندازه تاریخ بشر، و حداقل تاریخ فلسفیدن و اندیشهورزی درباره انسان و جهان اجتماعی و سیاسی است.
دو. آمریکاییها به بهانه نقض آزادی و حقوق بشر در کشورهای دیگر، این کشورها را تحریم کرده یا به آنها حمله کردهاند. آمریکاییها و بقیه غرب در موارد متعدد با کشورهای ناقض حقوق بشر و از جمله دیکتاتورترینها روابط داشته و کنار آمدهاند، و با دیگرانی به همین دلایل ستیز کردهاند. این گزارهها درست است. اما از این گزارهها نمیتوان نتیجه گرفت که خواست مردم و متفکران کشورها برای تحقق آزادی و جلوگیری از نقض حقوق بشر در کشورشان، خواستهای آمریکایی است و چنین ارزشهایی از اساس غلط یا توهم هستند. هیچ تناقضی بین سرزنش کردن آمریکا برای نقض حقوق بشر و آزادی در کشور خودش یا کشورهای دیگر، و در همان حال مطالبه آزادی و رعایت حقوق بشر در کشور خود وجود ندارد.
سه. اصالت بنیانهای اجتماعی و فلسفی آزادی، حقوق بشر، دموکراسی و توسعه همهجانبه، برآمده از تحقق بخشی از آنها در غرب نیست. کشورهای غربی توانستهاند زودتر از بقیه کشورها، به صورتها و ابعادی از اینها دست یابند. بنیانهای فلسفی برخی نیز در آرای متفکران یونانی-غربی صورتبندی شده است. این به معنای وجود دلایلی برای نفی این ارزشها یا از اساس دروغین یا بیگانه خواندن آنها نیست.
چهار. من هیچ متفکر جدی نمیشناسم که اهمیت ارزشی نظیر آزادی را به آمریکایی یا غربی بودن آن ربط داده باشد. نسل چند دهه گذشته متفکران جدی ایرانی نگفتهاند چون آمریکا فلان گونه است پس ما هم باشیم. متفکران جدی که من میشناسم و خواندهام، آزادی، دموکراسی و توسعه را از منظر نسبت آن با بهروزی ملت ایران ارزیابی کردهاند. اتفاقا ادبیات اندیشه اجتماعی و سیاسی (بالاخص مکاتب انتقادی که در ایران هم پرطرفدار هستند) مملو از نقدها بر دموکراسی، مدلهای مختلف توسعه، و تهدیدهای آزادی و ارزشهای انسانی در همه کشورها و از جمله غرب است.
پنج. گروهی در ایران تلاش میکنند یک آمریکا-غرب خیالی (صرفاً دارای ابعاد مثبت) بسازند، بعد آنرا به منتقدان سیاست و حکمرانی در ایران نسبت داده و آنها را طرفدار چنین آمریکا-غرب خیالی جلوه دهند، و سپس با فروریختن آن با عبارتهای کلیشهای از جنس «اینو چی میگید؟»، منتقدان را بیاعتبار کنند.
شش. گروهی که در بند پنج ذکر کردم، دارندگان ذهن_آمریکااندیش هستند. هویتشان را از ستیز با آمریکای واقعی یا خیالی میگیرند که خود ساختهاند و منتقدان را به دوست داشتن آن متهم میکنند. ذهن آمریکااندیش با ضدآمریکایی بودن تعریف میشود، هویت مییابد و به حرکت درمیآید. همه چیز را هم در خدمت آن قرار میدهد. معیار خوبی و بدی در نسبت با آمریکا تعریف میشود. اگر آمریکایی نباشد (در ساحت اندیشه) این ذهن از کار میافتد، فلج میشود و اعتبارش را از دست میدهد. سخن ایجابی مستقلی برای گفتن ندارد.
من نمیدانم دیگران چگونه میاندیشند، مسئول اندیشه و عمل دیگران هم نیستم. اما آمریکا برای من، در عرصه عمل، در نسبت با مانع یا کمک برای توسعه ایران تعریف میشود. آمریکا، نه فینفسه بلکه از آن جهت که ظرفیت تحریم و ضربه زدن به منافع ایران را دارد، و در مناسبات دیگری ممکن است کمکی به توسعه و حل مسائل ایران باشد، اهمیت دارد. اما منبع ارزشها و الگوی عمل نیست. در ساحت اندیشه هم، یک «مورد تاریخی» قابل بررسی مقایسهای برای شناخت و تحلیل جامعهشناختی است.
آمریکا یا هر کشور دیگری، برای من، الگو، معیار ارزیابی ارزشها یا درست و غلط کنش دولتها و پلیس نیست. من هویتم را از آمریکااندیشی، ضدیت با آمریکا یا نزدیک شدن به آن نمیگیرم، و به این جهت فکر میکنم آمریکاستیزان ایدئولوژیک ایرانی، بیش از امثال من ذهن، روح و هویتشان به بود و نبود آمریکا گره خورده است. آمریکا در عمق جان ذهن آمریکااندیش نشسته است و بیرون از دایره آمریکا نمیرود.
بیشتر بخوانید:
همان را بگویید که ما خوشمان بیایدرئیسی در چاهی افتاده که برای دولت روحانی کنده بودند /از مداح تا فعال سیاسی اصولگرا قیمت دلار را مسخره میکردن و حالا خود مضحکه شده اند
واکنش یک جامعهشناس به سخنان مهدی چمران درباره ساخت مسجد در پارک/ «برای اصولگرایان هیچ اعتراضی واقعیت ندارد»
216216
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902072